من خودم خیلی ازین شعر خوشم اومد وامیدوارم
شما هم خوشتون بیاد....
این شعر در مورد کسیه که شماها همه میشناسینش....
بعد خوندن شعر نظرتون رو در مورد کار شهید
علی خلیلی بگین...
شهید علی خلیلی ناهی از منکر
مثل یک مرد پَر کشیدی تا...
آسمان را به بَر کشیدی تا...
تا که باران به شهر برگردد
باز هم چشم تر کشیدی تا...
روزها رنگ شب به خود دارند
روز را تا سحر کشیدی تا...
سینهات داغدار فردا بود
«آه» را بیشتر کشیدی تا...
در همان کوچههای بیغیرت
سینهات را سپر کشیدی تا...
حرف امروز نیست جان دادن
روی دیوار در کشیدی تا...
ارث مادر رسیده است به تو
مثل یک مرد پَر کشیدی تا...
برای شادی روح تمام شهدا صلوات...